چند لحظه زندگی برای یکدیگر

پرواز را به خاطر بسپر...پرنده مرده است

چه فکر می کنی؟

که بادبان شکسته زورق به گل نشسته ایست زندگی؟

دراين خراب ريخته

که رنگ عافيت ازاو گريخته

به بن رسيده راه بسته ای ست زندگی

 

چه سهمناک بود سيل حادثه

که همچو اژدها دهان گشود

زمين و آسمان زهم گسيخت

ستاره خوشه خوشه ريخت

و آفتاب درکبود دره های آب غرق شد

...

در چند ثانیه اتفاق افتاد...

 

با عزیزش نشسته بود و گرم صحبت و مشغول تماشا بود اما چند لحظه بعد با تنی رنجور و چهره ای خاک و خون آلود بر سر ویرانه ای که تن بی جان عزیزترین کسش در آن نمایان بود میگریست...

 

از روستای با صفا، تلی خاک و چند خرابه مانده...

 

میگرید ومیگوید : « خانیمم اؤلدی ... دا زیندگاننیخ او زیندگاننیخ اولماز ... دا من او محمد اولمارام : همسرم رو از دست دادم ... دیگه زندگی اون زندگی سابق نمیشه ... دیگه من اون "محمد" سابق نمیشم.»

 

اینجا پر است از غم ... غم آدم هایی که چند عزیز خود را از دست داده، غم کسی که در این دنیا برایش غیر از خدا کسی نمانده.


 

اینجا پر است از غربت، غربت کودک خردسالی که نه پدر برایش مانده ونه مادر، مات و مبهوت مانده و گاه میگرید.

 

همه این ها دلت را می فشرد، به درد می آورد اما...

 

این است حکایت زندگی... مرگ همین قدر به ما نزدیک است و ما دور میپنداریمش...

*ضمن عرض تسلیت به تمامی داغدیدگان حادثه دلخراش زلزله اهر، ورزقان و هریس از خداوند سبحان برای از دست رفتگان غفران و رحمت الهی و برای بازماندگان، داغدیدگان و مصدومین صبر جمیل، اجر جزیل و شفای عاجل خواستاریم.

اینم عکسی از نهایت احساس حامد بهداد نسبت به زلزله زدگان.

ممنونم حامد جان.

همونطورکه توتشییع جنازه استاد حمید سمندریان احساس و تواضع خودت رو کنار من وهزاران انسان دیگر نشان دادی این بار نیز خوش درخشیدی.

امیدوارم انسان های بااحساسی مثل توسالیان درازی همچون مرحوم حمید سمندریان به عرصه هنر و هنرمندان وهمه مردم عادی اعم ازریز ودرشت و خرد و کلان کمک کنند.

 

خدایا ازصمیم قلبم دراین شب بارانی دراصفهان دعا میکنم هرچه سریعتر به خانواده های هموطنان آذربایجانی صفا وصمیمیت وشادمانی را برگردانی.

آمین...

 دوستت دارم آذربایجان

نوشته شده در جمعه 6 / 10 / 1391برچسب:,ساعت 22:37 توسط سجاد آقامحمدی| |


Power By: LoxBlog.Com